روروئک
جیگر خوشگلم دیروز خونه بابا اردشیر بودیم یه روروئک برا نوه ها اونجا دارن گذاشتمت توش خییلی ذوق میکردی و خوشحال بودی٬بخاطر همین امروز مامان زری روروئک رو آورد خونمون که بوسیله ی اون زودی راه بیفتی.وقتی گذاشتمت توش تند تند پاهات رو به زمین فشار میدادی واین ور اون ور میرفتی...و از اینکه میتونی همه جا سرک بکشی خوشحال بودی. گلهای زیر اُپن آشپزخونه رو که دیدی خیلی سریع خودتو بهش میرسوندی و تلاش میکردی که بگیریش٬توی آشپزخونه در کابینتها رو میگرفتی و بازشون میکردی...خییلی بازیگوش شدی الهی فدای خندیدنت جیگرم خیییلی خوش رو و خوش خنده ای عزیزم... ...
نویسنده :
مامان عرفان
21:29